وبلاگ شخصی من
یلدا شب بلند غزلهای مشرقی ست
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی ست
آهسته می رسند به مقصد ستاره ها
مهتاب گهواره رویای مشرقی ست
سرما حریف قصه مادربزرگ نیست
دستش لحاف کرسی گرمای مشرقی ست
حافظ دوای روح و مسیحای مشرقی ست
سیب و انار و پسته ، شیرین و ترش و شور
طعم اصیل یک شب یلدای مشرقی ست
حالا که دوستان همه جمعند دف بیار
چشم انتظار صد دل شیدای مشرقی ست
یلدا شب یکی شدن آفتاب و ماه
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی ست
 یلداتون مبارک
نوشته شده در تاريخ 30 / 9 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

ساده نگذر !
نگاهت را کوک کن
شایــد ...
کسے راز دلتـ را پیدا کــرد٬
و با خیسے چشمانتــ همـ آغوشے کـــرد.

نوشته شده در تاريخ 30 / 9 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست !
به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند حتی آنگاه که ایستاده ایی …

نوشته شده در تاريخ 30 / 9 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

حکایت قهوه ای است
که امروز به یاد تو ...
تلخ تلخ نوشیدم ..!
که با هر جرعه ،
بسیار اندیشیدم
که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تمام شدنش را نداشتم
و تمام که شد ...
فهمیدم ،
باز هم قهوه می خواهم ..!!

نوشته شده در تاريخ 30 / 9 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

مردانگی انجاست .... جائی که پسر بچه ای هنگام بازی ، برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد ، نقش فروشنده را بازی می کند.

نوشته شده در تاريخ 24 / 9 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |