وبلاگ شخصی من

توقع زیادی نیست خواستن امنیت آغوش

تــــــــــــــو

و....

عشقی که زیر خط کمـــربنـد نباشــــــد!!!!!

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

شازده کوچولو می گفت:

گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود

اما ماندنی بود

همین بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

دلم یک دنیا تنهایی میخواهد

با یه عالمه تو

و تمام گوشه کنارهای آغوشت

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

خواهش دارم روبه روي من نمان ،

عبور كن ،اگر نمي خواهي بر تيره بختي من گواهي دهي

كوچه را طي كن

و در انتهاي كوچه محو شو ،

همان گونه كه آدم هاي خوشبخت محو مي شوند...

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

درگیر جنگ تن به تنم با تنی که نیست…

دارم شکست میخورم از دشمنی که نیست…

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..

مانند بارانی بروی شیروانی..

اما…

ناودان ندارد..!!

غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند.

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

گفتی:

شاید برگشتم..

هنوز زنده ام!

به امید همان “شاید” ..

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |

چه شـباهـت متـفـاوتی بـین ماسـت…!!!

تـو دل شـکـسـتـه ای ،من دلــشــکـسـتـه ام ..

نوشته شده در تاريخ 16 / 6 / 1392برچسب:, توسط مصطفی |